آخر یک خط خاکستری...

همون بهتر که ساکت باشه این دل...

آخر یک خط خاکستری...

همون بهتر که ساکت باشه این دل...

کلافه

گاهی انقد کلاف زندگی میپیچه تو هم که حتی نمیشه قیچیش کرد چه برسه به اینکه سر نخو بگیری دستو بازش کنی!!! 

همه ی زندگی انتخابه اما اگه بتونی انتخاب کنی... 

بت میگن انتخاب کن تو آزادی دستاتو میخوای یا پاهاتو؟! واقعا کدومو میشه انتخاب کرد؟ حساب کتاب انگار این مدلییه رو این زمینی که روش وول میخوریم تا چیزی نگیره ازت چیزی بت نمیده وای به روزی که چیزی که میخواد ازت بگیره و چیزی که بت بده هم ارزش باشن...  

شاکی روزگار منم  

تموم این شهر متهم 

یه حادثه چند ساعته با من میاد قدم قدم... 

زخما دهن وا میکنن 

وقتی دل از دشنه پره 

دست منو بگیر که پام رو خون عشقم میسره... 

تمرین مرگ میکنم تو گود این پیاده رو 

یه چیزی انگار گم شده توی نگاه من و تو... 

دارم به داشتن یه زخم تو سینه عادت میکنم 

دارم شبامو با تن یه مرده قسمت میکنم...