آخر یک خط خاکستری...

همون بهتر که ساکت باشه این دل...

آخر یک خط خاکستری...

همون بهتر که ساکت باشه این دل...

خسته ام از حرفای تکراری از این لبخند اجباری...

حوصله حرف زدن هم ندارم... نه حس آهنگ گوش کردن هم نیست... سرم داره منفجر میشه هیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییسسسسسسسسسسسسسسسسسسس...

نظرات 3 + ارسال نظر
Haamed چهارشنبه 24 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 12:47 ب.ظ http://www.haamed.blogsky.com

منم مثل شما شدم.

avash چهارشنبه 21 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 06:55 ق.ظ

سلام.منم خسته ام از دست نوشته های اجبار.از خودم وخودش ووووو....
نیومدم اینو بگم اومدم تولدتو تبریک بگم وبگم یه سالم گذشت و...
ریما جان عاشقه حرفهای دلتو خلوت شبانتو وتنهای مسیر جادتم
عزیزم تولدت مبارک

فرخنده سه‌شنبه 9 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 07:19 ب.ظ

سلام نوشته هاتون خیلی خوبه اما دلت از دست دنیا وادماشو خداشون پره کاش همه چی خوب شه

ممنون عزیزم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد