آخر یک خط خاکستری...

همون بهتر که ساکت باشه این دل...

آخر یک خط خاکستری...

همون بهتر که ساکت باشه این دل...

...!

...! 

اتّفاق است اینکه با یک شعر، آنکه با یک نگاه می افتد

می زند زل به «چشم» غمگینی... و به روز «سیاه» می افتد

سال ها حوض بی سر و پایی فکرهای بدون شرحی داشت

حال روی جنازه ی سنگیش روزها عکس ماه می افتد!

هوس و عشق از ازل با هم دشمنان همیشگی بودند

بعد تو آمدی و دنیا دید: عشق هم به گناه می افتد

خواستم انتهای غم باشی، شعر خواندم که عاشقم باشی

گفته بودند و باز یادم رفت: چاهکن توی چاه می افتد!

عشق مثل دونده ای گیج است، گاه در راه مانده می بازد

گاه هم پشت خطّ پایانی توی یک پرتگاه می افتد

دست می لرزد از... نمی داند! عقل شک می کند به بودنِ خویش

من منم! تو تویی! تو، من، من، تو... بعد به اشتباه می افتد!!

مثل کابوس دردناکی که شخصیت های واقعی دارد

می رود سمت ِ ... دور می گردد، می دود سوی ِ ... آه! می افتد

زندگی ایستگاه غمگینی ست اوّل جاده های خیس جهان

چمدانی که منتظر مانده، اتوبوسی که راه می افتد...

نظرات 3 + ارسال نظر
مهدی شنبه 4 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 05:46 ب.ظ

چاه کن توی چاه می افتد
خیلی شعر زیبایی بود
با شناختی که از تو دارم می دونم مال خودت نیست
زود بااااااااااااش اسم شاعر و هم بنویس زیرش بدو بدو

من کی شعر گفتم آخه که این بار گفته باشم؟
سید م ه د ی. م و س و ی.
شاعر پست مدرن مورد علاقه ی من.

هژِیر یکشنبه 5 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 02:19 ب.ظ http://lost-freeway.blogsky.com/

سلام. شعر قشنگی بود.

salam.
Bale bayad b shaere tavanash ahsant goft.

فراز یکشنبه 5 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 03:52 ب.ظ

شعرای مهدی موسوی از 6 کیلومتری داد می زنه اسم شاعرش رو
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

از اینا که بگذریم دیدی چقدر به دنیامون نزدیکه شعراش ؟

آدرس جدیدت هم مبارک

salam
Are did o bayanesh vaqan khas o monhaser be farde
Man mamno0n babate moarefish.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد