آخر یک خط خاکستری...

همون بهتر که ساکت باشه این دل...

آخر یک خط خاکستری...

همون بهتر که ساکت باشه این دل...

در اوّلین بوسه، خودم را و تو را کشتم!

 

 ***

 

می چسبمت مثل ِ لب سیگار در مستی

 

ثابت بکن: هستم که من ثابت کنم: هستی

 

سرگیجه دارم مثل کابوس زمین خوردن

 

روزی هزاران بار مردن! واقعا مردن!!

 

بعد از تو الکل خورد من را… مست خوابیدم…

 

بعد از تو با هر کس که بود و هست خوابیدم!

 

بعد از تو لای زخم هایم استخوان کردم

 

با هر که می شد هر چه می شد امتحان کردم!

 

خاموش کردم توی لیوانت خدایم را

 

شب ها بغل کردم به تو همجنس هایم را

 

رنگین کمان کوچکی بر روی انگشتم

 

در اوّلین بوسه، خودم را و تو را کشتم

 

هی گریه می کردم به آن مردی که زن بودم

 

شب ها دراکولای غمگینی که من بودم!

 

و عشق، یک بیماری ِ بدخیم ِ روحی بود

 

تنهایی ام محکوم به سـ-کس گروهی بود

 

سیگار با مشروب با طعم هماغوشی

 

یعنی فراموشی… فراموشی… فراموشی…

 

تنهایی ِ در جمع، در تن های تنهایی

 

با گریه و صابون و خون و تو، خودارضایی

 

دلخسته از گنجشک ها و حوض نقاشی

 

رنگ سفیدت را به روی بوم می پاشی!

 

لیوان بعدی: قرص های حل شده در سم

 

باور بکن از هیچ چی دیگر نمی ترسم

 

پشت ِ سیاهی های دنیامان سیاهی بود

 

معشوق من بودی و هستی و… نخواهی بود
...

نظرات 1 + ارسال نظر
Mehran شنبه 7 دی‌ماه سال 1392 ساعت 01:19 ب.ظ http://www.mashinsavar.ir

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد