آخر یک خط خاکستری...

همون بهتر که ساکت باشه این دل...

آخر یک خط خاکستری...

همون بهتر که ساکت باشه این دل...

فلسطه ای دیگر!

با یه دوستی صحبت می کردم بحثامون چرخید و چرخید رسید به یه سری واژه ی کیلیدی راجع به بن اصلی جهان و از این تیپ داستانها... میگم واژه چون واقعا بیشتر از واژه نیست برام. 

میگفت من دنیا رو یه طبق در نظر گرفتم که در حال چرخیدنه و هر کس به سهم خودش چیزی توی اون طبق میذاره یکی عشق یکی نفرت یکی ظلم یکی حسرت طبق میچرخه یه روز همون چیزی که توش چیده روبه روی خودش قرار میگیره! 

جمله شو اصلاح کردم که حتی اگه اینطور باشه طبیعتا چیزی که روی طبق میذاره به نفر رو به روش تعارف می کنه دیگه نه به  خودش! 

گفت آره فک کنم.. نظر جالبی بود فقط فک کنم این طبقی که من پشتشم از بازتاب منفی فقط استفاده میکنه. 

همیشه همینطور بود حتی تو بطری بازی هم زمانی فلش بطری رو به من نشونه میرفت که طرف مقابلم یه پدر کشتگی چندین ساله باهام داشت! 

کلافه ام... خیلی.. این چه جبر وحشیانه ای بود آخه دچارش شدیم؟ چرا هیچ کس واسه اومدنمون تو این سیرک مسخره نظرمون رو نپرسید؟... 

نظرات 4 + ارسال نظر
sara دوشنبه 11 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 11:27 ب.ظ http://grayrline.blogsky.com/

doset daraaaaaaaaaaaam

آخیییی منم دوستت دارم دوست جون

بهزاد دوشنبه 18 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 04:40 ب.ظ http://niilz.blogsky.com

شما هم وبلاگ قشنگی دارید...با تشکر از نظرتون و همیشه موفق و سربلند باشید

Mehran شنبه 7 دی‌ماه سال 1392 ساعت 01:25 ب.ظ http://www.mashinsavar.ir

سلام. فلسطه ینی چی ؟

سلام
فلسفه بر پایه ی سفسطه! که من اسم فلسطه رو روش گذاشتم

Mehran دوشنبه 9 دی‌ماه سال 1392 ساعت 07:27 ب.ظ http://www.mashinsavar.ir

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد